جمعه, ۵ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۲ ب.ظ
٢
ندارم چاره ای باید بشویم دست از دریا
به رودی خشک میمانم که جا ماندست از دریا
چنان صیاد پیری شرمگین از روی فرزندان
کشیدم تور خالی را،کشیدم دست از دریا
برایم گوش ماهی ها تمام نامه را خاندند
که موسی با توکل بار خود را بست از دریا
حمیدرضا برقعی
۹۴/۰۴/۰۵