... مسافر نینوا

ما یک زره برای جهازش فروختیم

او عزم جزم کرده بمیرد برای ما

۰ نظر ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۸:۳۰
مهدی
آیا اجازه هست که "مادر"بخوانمت!؟
۰ نظر ۲۲ بهمن ۹۵ ، ۱۷:۳۳
مهدی
کاش میشد از طریق چشم ها ادما حسشونو کامل نسبت به هم منتقل میکردن...
۲ نظر ۱۵ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۴۳
مهدی

میشود دین دار خیلی چیزهارا نداشته باشد..انگشتر..جای مهر روی پیشانی..محاسن..عبا و عمامه..اما بدان!

دین دار حکماً دین دارد.


                                                                  رضا امیرخانی_منِ او

۰ نظر ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۱۰:۲۱
مهدی

حالا این روزها واقعا میفهمم که باکره ها را چقدر بیشتر دوست دارم 

تنها چیزی که باعث میشد قبلا بیشتر علاقه داشتم باکره بودن خیلی حرفا و مفاهیم بود!

هرچقدم که من بخوام جبران کنم یا تو بخوای جبران کنی ،

دمت گرم ،اما....!


۰ نظر ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۰۲:۴۰
مهدی

زمین از دلبران خالیست یا من چشم و دلسیرم

که میگردم ولی زلف پریشانی نمیبینم...

۰ نظر ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۰۲:۲۱
مهدی

بد ترین حس دنیا موقعیست   که شبانه روز و ساعت ها  به او  فکر کنی و غصه اش را و او ان لحظات را در اغوش دیگری....

۲ نظر ۱۲ بهمن ۹۵ ، ۰۰:۳۳
مهدی

دوست دارم گم و گور بشم واسه یکی  دو روز 


۰ نظر ۱۱ بهمن ۹۵ ، ۲۲:۲۸
مهدی
امتحان تحمل هجرت
در شامگاه خزانی ...
#بسه
#عه
۰ نظر ۳۰ دی ۹۵ ، ۲۰:۲۲
علیرضا
دو کسی کشتی میگیرند یا نبردی میکنند.
از آن دو کس هر که مغلوب و شکسته شد،
حق با اوست،
نه با آنکه غالب. زیرا که
انا عند القلوب المنکسره

مقالات شمس
۱ نظر ۲۴ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۵
علیرضا
تماشا میکنم
مثل سربازی
سقوط اخرین دروازه را
۰ نظر ۲۱ دی ۹۵ ، ۲۰:۵۶
علیرضا
که ام؟ مبارز سستی که در میانه جنگ
به دست دشمنم افتاده ست شمشیرم
۰ نظر ۰۹ دی ۹۵ ، ۱۹:۴۴
علیرضا
به همین سادگی
۰ نظر ۰۶ دی ۹۵ ، ۲۳:۲۱
علیرضا
دیدی بعضی شبا بجای اینکه سرت روی بالشت باشه، بالشت روی سرت ه؟
دستت رو میذاری زیر سرت و بالشت رو سرت ...
خفه شدن از فکر و خیال ...
خیال تنهایی قدم زدن زیر بارون و گریه کردن ...
خیال دلتنگی ...
خیال بغض ...

@amminr
۱ نظر ۰۱ آذر ۹۵ ، ۲۲:۱۷
علیرضا
اگر در عشقی شکست خوردی،بدان اصلا عاشق نبودی!
شکست در عشق معنا ندارد
۰ نظر ۱۳ آبان ۹۵ ، ۲۳:۴۵
مهدی